حدود دو ماه پس از بازداشت یک ناظم مدرسه ابتدایی پسرانه به اتهام آزار و سوء استفاده ی جنسی، مسئولان قضایی از اطلاع رسانی درباره ی روند پیگیری این پرونده خودداری میکنند .رئیس کل دادگستری تهران در واکنش به سکوت مسئولان درباره این پرونده اعتراف کرد که در این پرونده ها اصل بر عدم اطلاع رسانی است. او تاکید کرد این پرونده ها باید غیر علنی باشند. در توجیه این تصمیم ادامه داد: سیاست قوه ی قضاییه و سیاست دینی ما، رسیدگی ومجازات مجرم این پروندههاست. اما تبیین این موضوع خود اشاعه ی منکرات را به دنبال دارد، بنابراین موضع ما در رسیدگی این پرونده ها روشن است و حتی صراحت داریم که اگر چنین پرونده هایی در دادگاه مطرح شد دادگاه باید غیر علنی برگزار شود. حمید رضا کفاش زاده، معاون فرهنگی وزیر آموزش و پرورش چندی پیش به تلاشهایی که برای جلوگیری از رسانهای شدن خبر آزار جنسی دانش آموزان شده اعتراف کرد و درباره علت آن به روزنامه شهروند گفت: ما ایرانیایم و دوست نداریم وقتی یکی دو اتفاق این چنینی در تهران می افتد، در رسانه های خارجی پخش بشود. ظاهرا یکی از علتهای سکوت مسئولان درباره پرونده های آزار و تجاورز جنسی ناهمخوانی این جرایم با ارزشهای مورد ادعا در یک جامعه اسلامی است. چنانکه معاون وزیر آموزش و پرورش هم ترجیح میدهد وانمود کند که کشور ما کشوری اسلامی است و به همین دلیل چنینی اتفاقی در ایران کم است. با این احوال، پس از علنی شدن خبر شکایت خانواده های یکی از کودکان، چند خانواده ی دیگر هم از او شکایت کردند و بنظر میرسد که ابعاد پرونده بسیار گسترده است.
دولت و مسئولینی که دم از جلوگیری از اشاعه فساد و منکرات میزنند، آیا اعدام در ملاء عام نوعی تجاوز به حقوق کودک نیست؟ آیا اعدام خودِ کودکان نوعی اشاعه خشونت در جامعه نیست؟
آیا ایرانی و یا مسلمان بودن تاثیری و یا فرقی در رعایت حقوق کودکان بوجود میآورد؟ ازدواج زیر سن قانونی چطور؟ در ایران همواره هیچ آمار رسمی ثبت شده ای مبنی بر کودک آزاری وجود ندارد. همچنین قانون منع تنبیه در مدارس اجرا نمیشود.
موضوع بسیار مهم و قابل بررسی در مطالب بالا سعی و تلاش زیاد برای مخفی نگه داشتن موضوع تجاوز و آزار جنسی است. اینکه که قرار است “پرونده های مربوط به منافی عفت، اطلاع رسانی نشود.”
رک و صریح میخواهند کودکان و خانواده ها را در ناآگاهی و بی خبری نگه دارند. حکومتِ ضدآموزش و علیه کودکان اجازه نمیدهد کودکان حقوق خود را رفته رفته بشناسند و یاد بگیرند چطور از خود مراقبت کنند، چطور از خود دفاع کنند و چطور در هنگام حادثه براحتی آنرا با والدین و اطرافیان خود مطرح کنند. از آنجا که در کشورهای اسلامی به دلیل ایجاد محرومیت های فراوان روحی و عدم آگاهی فساد اخلاقی و خطرات در آن بسیار بیشتر است. آزار جنسی علی رغم گفته های بالا به “یکی دوت” و آنهم فقط در تهران ختم نمیشود. اما اینکه چرا این کودکان به سادگی مورد تجاوز قرار میگیرند؟ دلایل زیادی دارد. اول خود حکومت مقصر اصلی است که در مدارس هیچگونه آگاهی و آموزشی به کودکان داده نمیشود. دوم خانواده ها هستند که بر مبنای زندگی مذهب زده و ناآگاهی که دارند در این جور مواقع برخورد های بسیار نادرست و بدی را نشان میدهند و سوم بازهم دولت و آموزش و پرورش که علاوه بر اینکه نتوانسته و یا نمیخواهد محیط امنی را برای بچه ها ایجاد کند، سعی در پنهان کاری هم دارد. حکومت خود تعرض به کودکان را در غالب مواردی چون ازدواج و سن تکلیف قانومند میکند. اینکه “ما ایرانی هستیم” و دوست نداریم این خبر گسترش پیدا کند، توجیهی بسیارمسخره و غیر مسئولانه ای در قبال جامعه است. از طرفی کودک آزاری اتفاق جدیدی نیست و فقط مربوط به مدارس هم نیست. در همه ی رشته های ورزشی و باشگاه ها، مساجد، کارگاه ها و در خانواده نقص قوانین حمایت از کودک باعث میشود که روزبه روز بیشتر مورد آزار و اذیت قرار بگیرد. عوامل اجتماعی مانند فقر، بیکاری والدین و اعتیاد و به دلایل روانی سبب بروز کودک آزاری میشود.
مهمترین نقص این قوانین قصاص نشدن پدر و جد پدر است که ریشه فقهی دارد و تا چند سال پیش کودک آزاری از جرایم خصوصی شناخته میشد. تنبیه بدنی، ممانعت از تحصیل و به کار گرفتن کودکان برای اعمال خلاف و بهره کشی از کودکان نیز از انواع کودک آزاری محسوب میشوند.