یک هفته پس از روز جهانی کودک٬ که جمهوری اسلامی تمام دستگاه امنیتی اش را بخط کرد تا مانع برگزاری وسیع آن شود و حقوق زیر پا گذاشته شده کودکان مطرح نشود. یکی از ارازل و اوباش بسیجی اش طرح بغایت کودک ستیزانه٬ ضد انسانی و ارتجاعی ” همایش شیرخوارگان حسینی” را اعلام کرد.
این برنامه ضد کودک در سیزدهمین سال اجرای خود با توجه به وضعیت سیاسی منطقه و تبلیغات و رقابتهای جنگی جمهوری اسلامی٬ امسال در ابعاد به مراتب بزرگتری طراحی شده است. قرار است در دومین روز ماه محرم برابر با جمعه ۲٤ مهرماه با بسیج سراسری و مخارج بسیار هنگفت٬ در ٣٥۰۰ نقطه در داخل و خارج کشور٬ این مراسم برگزار شود. قرار است با پوشاندن لباسهایی منتسب به فرزند نوزاد سومین امام شیعیان (علی اصغر) و شیون و زاری کردن٬ تبلیغات مورد نظر خود را پیش ببرند.
داوود منافی پور دبیر “مجمع جهانی حضرت علی اصغر” با وقاحت می گوید امسال این برنامه را علیه آل سعود و کودک کشی آنها برگزار می کنیم! “در کشورهایی مانند پاکستان، ترکیه، نیجریه، اروپا، آمریکا٬ بحرین، عراق، کویت، عربستان، عمان، قطر، لبنان، نیجریه، سیرالئون، گینه بیسائو، تانزانیا، لبیریا، آمریکا، آلمان، انگلیس، کانادا، ترکیه، آذربایجان، پاکستان، هند، افغانستان، روسیه، اکراین، مالزی، فیلیپین، استرالیا، تایلند، بنگلادش و … برگزارمیشود”.
دو رژیم جنایت پیشه که هرکدام در کودک ستیزی و اجرای قوانین ضد کودک از دیگری جنایتکارترند به جان هم افتاده اند٬ هرکدام با تبلیغات زهرآگین ایدٸولوژیک با تاریخ سازی جعلی از درگیری رو در رو در جبهه های جنگ تا تبلیغات جنگ سردی علیه هم عربده می کشند.
این همایش بار دیگر نه تنها رویکرد کودک ستیزانه جمهوری اسلامی بلکه بی حقوقی و بی پناهی کودکان در ایران را با زمختی هر چه بیشتر به نمایش می گذارد.
جمهوری اسلامی با اجرای این قبیل نمایشات در پی عملی کردن نقشه های پلید سیاسی خود و فروبردن جامعه در اوهام تاریخی مستعجل با مستمسک قرار دادن کودکان شیرخوار است. پروژه های “شیرخوارگان حسینی” و “شیرخوارگان بسیجی” قدمتی طولانی در اجرای این نقشه ها دارند.
طبق تاریخ سازی تشیع٬ کشتن کودکی به نام علی اصغر در هزار و اندی سال پیش توسط سرداران جنگی بنی امیه٬ بهانه ای کشدار به قدمت قرون اعصار برای ادامه جنگ ایدٸولوژیک بی انتهایی شده است که حالا جمهوری اسلامی قافله سالار آن است و امسال با مضمون “کودک کشی آل سعود” قرار است بنی امیه را به آل سعود وصل کند و جنگ و لشکر کشی نیابتی در یمن و سوریه و عراق و بحرین و . . . را با این بهانه توجیه کند.
همانقدر بمب های آل سعود کودک می کشد و خانه بر سرمردم خراب می کند که بمب های بشکه ای بشارالاسد وموشک های اهدایی جمهوری اسلامی زندگی مردم را منهدم میکند٬ خانه و کاشانه میلیونها نفر را از هم می پاشد و کودکان را می کشد. در همایش هولناک شیرخوارگان حسینی٬ موضوع آل سعود بهانه ای بیش نیست! موضوع اصلی خشونت ذاتی جمهوری اسلامی و کودک ستیزی سیستماتیک این حکومت است.
بودجه و هزینه این نمایش غیر انسانی بخشی از بودجه جنگ سردی جمهوری اسلامی است. در سراسر کشور افرادی که اغلب از وابستگان حکومتی اند را بسیج میکنند٬ به طرق مختلف تطمیع و راضی و یا با فریب و بازی کردن با احساسات عقب مانده مذهبی آنها٬ این معرکه گیری تهوع آور را برگزار می کنند.
گریه و شیون٬ بکارگیری ضد کودک ترین روشها برای نمایشات مذهبی بخشی از فرهنگ ارتجاعی جمهوری اسلامی در معرکه گیریها و تعذیه گردانی های رایج است. برای تمامی این کودک آزاری سیستماتیک بودجه و هزینه کافی وجود دارد. بخش بزرگی از دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی اساسا در خدمت این
اهداف ضد بشری است.
دراین همایش کودک شیرخوار را به کجا می برند؟ در مقابل چشمان حیران این کودکان شیرخوار عده ای از جمله مادر٬ مشغول زاری و ندبه و تو سر زدن اند. خشونت و توحش از همه لحظات این مراسم فجیع می بارد. هر از چندی مادری کودکش را روی دست به هوا بلند میکند و برای قربانی کردن به پای امام هدیه میکند! این حقیقت تلخ بی حقوقی کودک در نظام جمهوری اسلامی است. از شیرخوارگی باید این خشونت ذاتی حکومتی را آموزش داد! به وقت خودش صادق خان محصولی وزیر میلیاردر گفته بود٬ اگر مهد کودکها شهید تربیت نکنند باید تعطیل شوند.
حق کودک برای شادی و بازی و امنیت چه میشود؟ چرا جمهوری اسلامی برای رفاه کودکان برنامه و همایش و رفع موانع ندارد؟ چرا مهدکودکهای مدرن٬ با امکانات کافی برای رشد و تعالی کودک در دستور کار حکومت نیست؟ در کجای دنیا کودک شیرخواره را در یک نهاد نطامی به نام بسیج ثبت می کنند؟! کارت بسیج شیرخوار صادر می کنند؟! این اقدامات به هیچ عنوان نمادین و سمبلیک نیست! این بخشی از مغزشویی و سربازگیری حکومت با بکارگیری رزیلانه ترین شیوه های دستبرد به حقوق کودکان است.
در پی اجرای این مراسم٬ در سالهای متمادی چندین نهاد بین المللی مدافع حقوق کودکان به جمهوری اسلامی اعتراض کردند. نهاد کودکان مقدمند کمپینی طولانی مدت برای ممانعت از اجرای آن پیش برد. این صرفا یک مراسم مذهبی عقب مانده نیست٬ تاکید رسمی و دولتی بر زیر پا گذاشتن آگاهانه و عامدانه حقوق کودکان است.
بردن کودکان به چنین مراسمی قطعا و بدون هیچ اغمازی باید اکیدا ممنوع گردد. کسی حق ندارد کودکان شیرخواره را مستمسک اهداف سیاسی٬ ایدٸولوژیک و مذهبی قرار دهد.
جمهوری اسلامی برای برگزاری چنین مراسم های هولناکی که جرم سنگین جنایی محسوب می شود٬ بعنوان بانی و آمر اجرای خشونت سازمان یافته باید در دادگاههای صالحه بین المللی محاکمه گردد. این یک نمایش کامل از تبلیغ و اجرای خشونت و ایجاد فضای وحشت برای کودکان است و باید بیدرنگ تعطیل شود.
در خارج کشور اگر جمهوری اسلامی جرأت چنین کاری را بخود بدهد باید این مراسم را بر سرش خراب کرد و برگزار کنندگان و شرکت کنندگان را افشا و تحویل دادگاه داد. وزرات خارجه کشورهای اروپایی بویژه در این باره باید با هوشیاری عمل کنند و با ممانعت رسمی ازاجرای چنین مراسمی٬ عذر این “دیپلمات” های وحشی و ضد کودک را بخواهند.
در حالیکه بخش وسیعی از مردم ایران زیر بار بحران اقتصاد جنگی رژیم٬ هست و نیست شان به باد می رود و فقر٬ حاشیه نشینی و سوءتغذیه شیوع رسمی و علنی می یابد٬ جمهوری اسلامی با دهن کجی عامدانه و بی آنکه اندک مسٸولیتی در قبال این وضعیت فاجعه بار بعهده بگیرد٬ هزینه نگهداری از کودکان و رسیدگی به آنها را خرج تبلیغات مذهبی و جنگ سردی اش می کند.
بیکاری و حاشیه نشینی٬ بیسوادی و محرومیت از تحصیل٬ سوءتغذیه در ابعاد میلیونی موضوعیتی برای این حکومت ندارد. بی پروا اذعان میکنند که: بنا به خبر ایرنا (۲١ اردیبهشت ١٣۹٤)؛ به گفته دکتر علی اکبر سیاری معاون بهداشت وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی “هیجده درصد کودکان ایرانی، دچار سوءتغذیه شدید هستند و ۴۷ میلیون ایرانی غذای نامناسب مصرف میکنند. این امر موجب بروز سوءتغذیه در جمعیت زیادی از کشور شده است، در این بین کودکان بیش از همه، در معرض خطر سوءتغذیه هستند کمبود برخی ریزمغذیها از سالهای گذشته در کشور، چند برابر شدهاست”.
این اعتراف هولناک هنوز بارها کمتر از حقیقت دردناک موجود است. یک ماه بعد خبرگزاری عصر ایران در خردادماه ۹۴ آمار سوء تغذیه شدید کودکان در ایران را منتشر کرد که بر اساس آن حدود ۸۰۰ هزار کودک زیر۶ سال ایرانی از سوء تغذیه شدید رنج میبرند که حدود یک
چهارم کل کودکان ایرانی در این سن است.
نیازی به تاکید نیست که عدم رشد مغزی کودکان تا شش سالگی سبب تخریب اساسی مغز می گردد و بطور برگشت ناپذیری کودک برای همیشه صدمه جدی می بیند. درآمد ناچیز خانواده٬ گرانی و بیکاری مهیبی که به جان مردم افتاده است٬ یکی از عوامل موثر در دچار شدن کودکان به سوء تغذیه است.
اما این فقدان که فقط بعد غذایی و کمبودهای پروتیٸینی را نشان میدهد بخشی از حقیقت هولناکی است که کودکان در جمهوری اسلامی به آن دچاراند.
محمد مهدیزاده معاون آموزشی سازمان نهضت سوادآموزی با وقاحت کم نظیری می گوید: “۲۷ درصد کودکان ایرانی، خارج از چرخه تحصیل قرار دارند”. به این رقم چند صد هزار کودک بی هویت و بی شناسنامه افغانستانی و سایر مهاجرین را هم باید اضافه کرد. هنوز هیچ آمار مستندی از وضعیت سوءتغذیه٬ ترک تحصیل و کار حرفه ای کودکان در شهرها و روستاهای کشور موجود نیست. بیش از هفت میلیون دانش آموز از چرخه تحصیل بازمانده اند.
به گزارش شهروند در “همایش ملی رشد و تکامل همهجانبه کودک”، در همین روزها٬ در ۲۰ مهر ماه امسال پاسدار علی ربیعی وزیر کار فاش می کند که فقط در سال گذشته ۲۰۰ هزار مادر دچار سوءتغذیه بوده اند. یعنی با حساب سرانگشتی٬ ۲۰۰هزار خانوار با آمار آقای وزیر گرفتار فقر غذایی و گرسنگی مطلق هستند! این آمار هم هنوز بخشی کوچک از حقیقتی عظیم و مهیب را بیان می کند. بحران سلامتی کودکان در ایران نمودار و بارومتری است که از وضعیت فلاکتبار کل جامعه خبر میدهد.
گزارش تکان دهنده دیگری نشان میدهد به دلیل سوءتغذيه٬ ٥٠ درصد كودكان در سه استان ایلام٬ بوشھر و كرمان با معضل كم وزنی٬ كوتاھی قد و كاھش اندازه دور سر، دچارند. بنا به اعلام وزارت بھداشت، استانھای ھرمزگان، بوشھر، كھگیلويه٬ سیستان و بلوچستان، كرمان، بويراحمد، خوزستان و ايلام بعنوان ھفت استان دچار ناامنی غذايی معرفی شده اند!
آنوقت حکومت اسلامی ایران وقیحانه همایش شیرخوارگان حسینی برپا می کند !گرسنگی و فقر میلیونها شیرخوار و کودک در کشور را زیر عبای گریه و شیون و زاری برای فرزند امام سوم شیعیان که حتی به روایت های معتبر وجود خارجی هم نداشته است و بخشی داستان سر هم شده عاشورا و بازار مکاره تجار دین است پنهان می کند تا صورت مسٸله وخامت وضعیت کودکان در کشور را بپوشاند. جنایات بیشمارش در داخل کشور و سراسر جهان و شراکت در نسل کشی همراه بشارالاسد را ماست مالی می کند.
تامین غذایی و مالی خانواده هایی که به سبب سیاستهای جنگی و اقتصاد مقاومتی جمهوری اسلامی دچار گرسنگی آشکار گردیده اند را با “طرح ھمسفره” میدهند. به همسایه میگویند٬ بغل دستی ات گرسنه است٬ بگذار با تو همسفره شود! این همه جهاد اسلامی با گرسنگی میلیونی است!
بر سر دست گرفتن “علی اصغر” های نوزاد٬ را باید بر سر این حکومت خراب کرد. نباید اجازه داد نوزادن و کودکان وسیله بازی سیاسی حکومت اسلامی شوند.
کودک مذهب ندارد! هیچ فردی ولو سرپرست کودک حق ندارد کودکان را به دستجات و مراسم های مذهبی و سیاسی٬ امنیتی٬ نظامی و انتظامی بکشاند. اما جمهوری اسلامی خود رأسا عهده دار این رفتار فوق خشن اسلامی میشود. برایش طرح و بودجه می ریزد٬ وزرات خانه هایش را به خط می کند٬ سفارتخانه هایش ردیف می کند تا بساط و امکانات کودک آزاری رسمی دولتی را پهن کنند.
این رفتار فجیع با کودکان جزیی از سیاست کودک ستیزی سیستماتیک جمهوری اسلامی است. هر سال با اسمی و به مناسبتی این مراسم را برپا می کنند.
امسال در اوج بحران و کشمکش سیاسی و نظامی با حاکمیت عربستان سعودی کودکان شیرخوار نیز بازیچه و حربه ای برای مظلوم نمایی حکومتی اند.
این رفتار فوق خشن باید توسط نهادهای مدافع حقوق کودکان٬ یونیسف و امثالهم بعنوان جنایت جنگی علیه کودکان قلمداد شود. خواهان تعطیل شدن آن گردند. بویژه در خارج کشور برگزاری چنین مراسمی چه درمساجد تحت تسلط جمهوری اسلامی و چه در سفارتخانه هایش باید رسما مورد تحقیق قرار گیرد و از انجام آن قویا ممانعت شود و برگزار کنندگان در هر مقامی که هستند بعنوان کودک ستیزی تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند.*