شمسالدین امانتی
“کاش می شد چند ماهی مسئولین در جای ما قرار می گرفتند تا آنها هم طعم تلخ نداری و فقر را بچشند تا بدانند شر مند گی خانواده یعنی چه؟ با این حقوق بازنشستگی فقط می توان نفس کشید و زنده ماند.”
(بر گرفته از سخن معلم، در مصاحبه با “نصراله خلیلی” معلم بازنشسته)
تأریخچه مختصری از بازنشستگی:
در قرن ١٩ميلادی فكر كمك به افرادی كه سالهای متمادی در امور خدمات کار کردە بودند در برخی از كشورهای اروپايی شكل گرفت.
از سال ١٨٦٩میلادی قانونی در انگلستان وضع شد كه به موجب آن به مقامات سياسی پس از مدت معينی خدمت، حقوق بازنشستگی پرداخت می شد٬ اما بازنشستگی به شكل نمادين و قانونمند از نوامبر سال ١٨٨١، ابتدا در آلمان و به سرعت در ساير كشور ها بوجود آمد.
در ايران پس از انقلاب مشروطه، در تاريخ ٢/١/١٢٨٧، شمسی در مجلس اول قانونی با نام”قانون وظايف”، وضع شد كه برای وراث ارباب حقوق ديوانی يعنی عائله كارمندان متوفای دولت حقوق برقرار شود. طبق اين قانون افرادی كه تحت تكفل مستخدم متوفی بودند جمعاً از نصف حقوق ماهانه كارمند استفاده ميكردند.
درسال ١٣٠١، قانون استخدام كشوری و در سال ١٣٠٢، قانون استخدام قضات به تصويب رسيد كه در هر دو قانون پرداخت حقوق بازنشستگی منظور شد. در واقع می توان گفت در روز ٢٢ آذر ١٣٠١، روز پيدايش نظام بازنشستگی در ايران است که انواع آن عبارتند از: ١- توافقی ٢ – اختیاری(١- اختیار دستگاه ٢- اختیار مستخدم) ٣- قهری ٤- اجباری ٥- مشاغل سخت و زیان آور، جانبازان و معلولین ٦- حفاظت در برابر اشعه ٧- ازکارافتادگی ٨- بازنشستگی ناشی از فوت ٩- فوت بازنشسته.
همچنین در سال ١٣٢٨، اولین قانون کار به تصویب رسید و صندوقی به نام تعاون و بیمه کارگری تشکیل شد که به کارگران پیر و از کار افتاده حقوق پرداخت می کرد. قبل از این در روابط استخدامی دولت و مستخدم حالتی كه مستخدم بدون انجام دادن كار از حقوق يا مقرری بهره مند شود وجود نداشت.
شرایط بازنشستگی فرهنگیان درسال ١٣٩٤، منطبق بر ماده ١٠٣قانون مدیریت خدمات کشوری است که بر طبق این ماده، تمام کارکنان آموزشی که دارای ٣٠ سال سابقه خدمت قابل قبول و بیشتر هستند، می توانند بازنشسته شوند.
کارکنان زن نیز دارای حداقل ٢٥سال سابقه خدمت (بدون شرایط سنی) میتوانند بازنشسته شوند.
بازنشستگی فرهنگیان دارای مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر میتوانند تا ٣٥ سال به خدمت ادامه دهند. مدیر، معاون و معلمان مورد نیاز حین سال تحصیلی که سنوات خدمت آنها به ٣٠سال رسیده باشد استحقاق بازنشستگی را دارند.
بازنشستگی کارکنان رسمی و پیمانی تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی، تابع قوانین و مقررات سازمان مذکور است و احراز شرایط بازنشستگی و فرایند برقراری حقوق بازنشستگی برای این بخش از کارکنان توسط سازمان تأمین اجتماعی صورت میپذیرد، که شامل بازنشستگی فرهنگیان یا کارکنان مشمول تأمین اجتماعی خواهد شد.
اما با تمام این تفاصیل و وضع این قوانین دست و پا گیر، پدیده بازنشستگی معلمان و کارکنان آموزش و پرورش در رژیم سرمایه داری اسلامی، که بر اساس گفته: “فانی” وزیر آموزش و پرورش رژیم اسلامی، “تعداد كل آنها در سال تحصيلی جاری به يك ميليون و ١٣هزار و ٦٥٥نفر رسیده است که تا پایان سال تحصیلی ٩٣-٩٤ نیز ٣٨ هزار معلم دیگر به این تعداد از بازنشسته ها افزوده خواهد شد.”
در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی، بازنشستگی به پروسه ای پیچیده، دردناک و غیر قابل تحمل تبدیل شده است، به نحوی که افزایش سالانه جمعیت بازنشستگان و تداوم نرخ بالای تورم
اقتصادی نیز، همانند عوامل خارجی به وضعیت اسفبار این پروسه افزوده شده است. به همین دلیل و به دفعات فرهنگیان بازنشسته، جهت مطالبات واقعی خود تجمع های اعتراضی را در جلو مجلس و ادارات آموزش و پرورش رژیم اسلامی برگزار کرده اند. این تجمعات اعتراضی، علاوه بر خواسته های اقتصادی، برجستگی جنبه سیاسی آن که اساسآ به
محتوای ارتجاعی کتب درسی و نوع آموزش و پرورش در مدارس و مراکز آموزشی ارتباط مستقیمی دارد، مسئولین رژیم اسلامی را بیش از پیش نگران کرده است.
گروه انتشاراتی نشریه آمریکایی، “اینترنشنال لیوینگ”که هر ساله به بررسی وضعیت استاندارد زندگی در کشورهای دنیا میپردازد در گزارش جامع سال پیش خود در سال ٢٠١٣، اعلام کرد، “کشور اکوادور براساس شاخص سالانه بازنشستگی به عنوان بهترين کشور دنيا براي بازنشستگان معرفی شده است، پاناما و مالزی در ردههای دوم و سوم هستند، شاخص سالانه بازنشستگی ٢٢ سال پياپی است که محاسبه میشود اين شاخص براساس ويژگی های مختلفی از جمله مسکن، زيرساخت های بازنشستگی، سرگرمی، امکانات، هزينههای زندگی، بهداشت و آب و هوا در کشورهای مختلف به ويژه برای شرايط زندگی بازنشستگان محاسبه می شود.”
ایران با کسب ٥٠ نمره از ١٠٠نمره در رده ١٤٥قرار گرفته است، این نمره و این رده بندی که بر اساس شاخصهای علمی، در دنیا به رسمیت شناخته شده است، تا کنون در ایران و با توجه به خصلت طبقاتی رژیم اسلامی، اساسآ تمایلی به صرف هزینه و ارتقاء کیفی هیچ کدام از بندهای مندرج در نشریه “اینترنشنال لیوینگ”، را نداشته و نخواهد داشت.
علیرغم اینکه معلمان بازنشسته در ایران از اعتبار، اتوریته و موقعیت خاصی در میان دانش آموزان و والدین آنها و قشر وسیعی از انسانهای سکولار، آزادیخواه و برابری طلب در جامعە برخوردارند، اما اکثریت معلمان بازنشسته به دلیل مشکلات اقتصادی، تورم و گرانی روز افزون در مقابل حقوق ناچیز ماهانه، دوران بازنشستگی آنها به سخت ترین، دشوار ترین و آزار دهنده ترین دوران زندگیشان منجر شده است.
علاوه بردشواریهای دوران باز نشستگی، بخشی از این مشقت و سختی ها را به هنگامی که معلمان مشغول تدریس هستند و هنوز بازنشسته نشده اند را متحمل خواهند شد، به نحوی که همیشه به فکر آینده نه چندان دوری هستند که چگونه با این حقوق ناچیز بازنشستگی آنهم اگر پرداخت شود از عهده خرج و مخارج زندگی روزانه خود و خانواده شان بر خواهند آمد؟
پیامد این شرایط سخت و دشوار برای معلمان شاغل منجر به نوعی نگرانی شده و در نتیجه تمایل چندانی به باز نشسته شدن ندارند.
این دغدغه روزانه و عدم دستیابی به آلترناتیو عملی و جایگزینی آن با وضع موجود، آسایش و آرامش را از این قشر زحمتکش و فداکار که سه دهه از عمر و جوانی خود را در نقاط دور و نزدیک کشور با کمترین امکانات و پشتوانه شغلی به فرزندان جامعە خدمت کرده اند، سلب کرده و عوارض نامطلوبی بر روح و جسم بازنشستگان خواهد داشت. به نحوی که بخش عمده ای از اوقات استراحت خود را در فکر پیدا کردن کار جدیدی هستند تا از آن طریق بتوانند بخش کمی از فشار معیشتی ناشی از کاهش در آمد بازنشستگی خود را جبران کنند.
اما علیرغم همه این مشقات، معلمان بازنشسته این انسانهای شریف و فداکار پروسه یاد گیری و آموزش و پرورش به فرزندان ما را طی ٣۰ سال خدمت در این عرصه را با مایه گذاشتن از جان، زندگی و جوانی خود را در طبق اخلاص گذاشته اند. این دست آورد با ارزش و این پیوند معنوی نه با خشونت و تهدید، نه با بسیج دانش آموزی و معلمان پرورشی و نه با موعظه آخوندهای مرتجع و اراجیف امامان مسجد و نه با تفکیک ارتجاعی و ضد انسانی جنسیتی و تقسیم انسانها بر جنس برتر و کمتر و نه با زندان و شکنجه هیچگاه گسستنی نشده و نخواهد شد.
ترس و وحشت رژیم اسلامی، از پایبندی معلمان، اعم از شاغل و بازنشسته، از پیوند ناگستنی آنان با دانش آموزانی است که الفباء و متد مبارزه انقلابی و پایداری را در تقابل با سیاست ارتجاعی آموزش بر مبنای دین و تفکیک بر مبنای جنسیت را برای دانش آموزان و جامعه ای را که درآن زندگی میکنند، با جدیت و فداکاری، ترویج، تبلیغ و آموزش داده و خواهند داد.*